انجمن ضد زنان شلوغ
حکایات و داستانها ی زیبا و پند آموز برای زنان و دختران
درباره وبلاگ


به وبلاگ خودتان خوش آمدید دوستتان دارم . نظر بدهید و مرا یاری کنید این وبلاگ برای شماست و بدور از ابتذال و تصاویر مستهجن و بد آموزی های رایج است .بخاطر خودتان هم شده مرا راهنما باشید با تشکر
نويسندگان
پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:وزیر ,دیدار,, :: 11:16 ::  نويسنده : پورباقر مهنه
وزیر جهاد کشاورزی در نخستین روز از برگزاری نمایشگاه ادواری زنان تولیدکننده روستایی از این نمایشگاه بازدید کرد.

 

کد خبر: D-900621-01_R

۱۳۹۰/۶/۲۳  شمسی        ١٥/١٠/١٤٣٢  قمری        ۲۰۱۱/۹/۱۴  میلادی       ۰۹:۰۲:۴۵  به وقت تهران

     به گزارش خبرنگار ایانا،‌ وزیر جهاد کشاورزی در این بازدید از نزدیک با غرفه داران به گفتگو پرداخت و غرفه داران نیز به بیان مشکلات و مسائل موجود پرداختند.

دکتر صادق خلیلیان در این بازدید با مهم دانستن عرضه مستقیم محصولات کشاورزی از غرفه داران خواست با عرضه محصولات متنوع و ارتباط و تعامل با سازمانهای ذیربط در استانها و وزارتخانه، تمهیدات لازم را برای ایجاد غرفه دائمی برای عرضه دائمی محصولات کشاورزی استانها فراهم آورند.

در این نمایشگاه که به همت دفتر امور زنان روستایی و عشایری معاونت ترویج و آموزش در ساختمان مرکزی وزارت جهاد کشاورزی و همچنین ساختمان دکتر حسابی برپاشده است،‌ تعاونیهای زنان روستایی استان آذربایجان شرقی و کشاورزان نمونه منطقه جیرفت و کهنوج به عرضه محصولات تولید خود شامل انواع عرقیات گیاهی سبزیجات خشک،‌ خرما و... پرداخته اند.

این نمایشگاه که از بیستم شهریور ماه شروع به کار کرده است تا 23 شهریور ماه برپا بود./

 خبرنگار: عباس ملکی

 

 

حسادت زنان و روایتی از دانیال نبی

دو نفر با هم دوست بودند، كه يكى از آن دو هنگام وفاتش به ديگرى گفت: من از دنيا مى روم ولى دختر صغيرى دارم كه فكرم را ناراحت ساخته است، او را به تو مى سپارم كه خوب از وى مراقبت نموده، و تربيت نمايى

 

دختر در خانه دوست پدرش بزرگ شد، و به جمال و زيبائى رسيد... زن آن مرد از جمال و كمال دختر به وحشت افتاده، و لذا روزى كه شوهرش به مسافرت رفته بود، زنان همسايه ها را با خود هم آهنگ ساخت، و با انگشتش به كمك زنان همسايه، بكارت آن دختر بيچاره را كه در اختيار وى به امانت گذاشته بود، زايل كرد!! و چون شوهرش از سفر برگشت، با يك برنامه ريزى حساب شده دختر را به خلاف عفت متهم ساخته، و همان زنان را به عنوان شهود معرفى نمود

!!

 

قضيه به خليفه زمان عمر بن خطاب كشيده شد، و او از داورى عاجز مانده و از على عليه السلام كمك خواست، حضرت على عليه السلام نيز در مسند قضاوت نشسته، و از زن شاهد و بينه طلب كرد و زن نيز همان همسايه ها را به عنوان شاهد در تأييد اتهامش معرفى نمود

 

علی علیه السلام در اين هنگام شمشيرش را از نيام كشيد و روبروى خود قرار داد، و سپس هر يك از زنان را جداگانه در اتاقى بازداشت نموده، و شروع به محاكمه فرموده، و ابتدا از زن همان مرد پرسيد حقيقت را بگويد، ولى وى از سخنان اولش عدول نكرد!! و به بازداشتگاه بازگشت

 

سپس شاهد اول را آوردند، حضرت فرمود

 

مرا مى شناسى؟ من على بن ابى طالب هستم، و اين شمشير من است، زن آن مرد سخنانى را گفت و رفت... تو اگر راست نگويى با اين شمشير خونت را جارى مى كنم

 



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 56
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 988
بازدید کل : 56223
تعداد مطالب : 492
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


---------------------------------------------------------------- ----------------------------------------------- <-Text1->
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت