انجمن ضد زنان شلوغ
حکایات و داستانها ی زیبا و پند آموز برای زنان و دختران
درباره وبلاگ


به وبلاگ خودتان خوش آمدید دوستتان دارم . نظر بدهید و مرا یاری کنید این وبلاگ برای شماست و بدور از ابتذال و تصاویر مستهجن و بد آموزی های رایج است .بخاطر خودتان هم شده مرا راهنما باشید با تشکر
نويسندگان
یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:حق, :: 10:12 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

هي نگوييم بد و ميل به ناحق نكنيم

 
ما نمي‌گوييم كه جنس برتريم، ادعا هم نداريم كه قوي‌تر هستيم ولي در برخي جهات نسبت به مردان برتري‌هايي داريم؛ اين نكته‌ها را شما هم بدانيد...
زنان بهتر حرف مي‌زنند
در يك مطالعه گسترده كه در سال 2008 در 3 كالج و دانشگاه آمريكا در بين دانشجوياني از نژادها و رنگ پوست‌هاي مختلف انجام گرفت، مشخص شد كه زنان در حين مطرح‌كردن جملات منظور خود را شفاف‌تر و درست‌تر بيان مي‌كنند. درواقع وقتي تصاويري به نمايش درمي‌آمد شركت‌كننده‌ها- چه زن‌ها و چه مردها- از طريق جملات زنان بهتر موضوع مرتبط با تصاوير را مي‌فهميدند. در واقع درك زنان از نمايش يك تصوير و سپس توضيح آن جامع‌تر، پرنكته‌تر و دقيق‌تر از مردان بود.
زنان سريع‌تر هستند
براساس مطالعات انجام شده، شايد در دوهاي سرعت مردان از زنان پيش بيفتند، اما سرعت هماهنگي عملكرد بدن زن‌ها به‌طور متوسط از مردها بيشتر است. محققان در مطالعه‌اي كه در دانشگاه‌هاي هاروارد و بريكام انجام گرفت، متوجه شدند كه زنان به‌راحتي مي‌توانند عملكرد ميان مغز و اندام‌هاي خود را هماهنگ كرده و سريع‌تر براي انجام يك كار برنامه‌ريزي كنند. جالب است بدانيد، در يك مطالعه گسترده هم مشخص شد كه براساس ساعت فيزيولوژيك بدن،‌ عملكرد بدن زنان طي يك روز 6 دقيقه كوتاه‌تر از مردان است، درواقع بدن آن‌ها به گونه‌اي برنامه‌ريزي شده كه در طول زماني كمتر از روز تمام كارها را به پايان برساند.
یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:زن ايراني , :: 9:28 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

در وبلاگ زن  ايراني  بخوانيد
ماجراي طنز
 
روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه ميشود که هتل به کامپيوتر مجهز است . تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مينويسد اما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه شود نامه را ميفرستد . در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاک سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا اشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر زمين مي افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر نقش زمين ميبيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد:

گيرنده : همسر عزيزم

موضوع : من رسيدم

ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي . راستش انها اينجا کامپيوتر دارند و هر کس به اينجا مي اد ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته . من همين الان رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت . اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه . واي چه قدر اينجا گرمه  !!
شنبه 9 مهر 1390برچسب:پاييز, بهار , :: 7:58 ::  نويسنده : پورباقر مهنه
 

مدير وبلاگ (دختر پاييزي) كه مشهد آمده خيلي بهش خوش گذشته هر دختري  يا هر زن غمگينيه فقط بگه يا امام رضا اين دهه كرامتته شادي را در زندگي مالبريز كن و آمدن مشهد را نصيبمان كن  اونوقت مي آيي مشهد و خوش مي گذرد . مثل دختر پاييزي  كه در مشهد بهاري شد .

سلام دوستهای من

 

من برگشتم

وای هشت روز تمام به وبلاگم سر نزده بودم

دلم داشت میترکید

مشهد خیلی خوش گذشت

همه جا رفتیم

حرم امام رضا (ع) ،بازار رضا،باغ نادري ،بازار الماس شرق

کوهستان پارک شادی، پارك ملت،خواجه مراد خواجه اباصلت،پارك وكيل آباد

باغ وحش وكيل آباد ،

کوه سنگی و از اون بالا شهر مشهد رو ديديم خيلي ديدني بود  و...

دو سه روز آخرم تصمیممون عوض شد و اومدیم تهران

چون خالم اینا هم از شمال اومده بودن اونجا خونه ی اون یکی  خالم

خلاصه سه تا خونواده بودیم و ترکوندیم

دیروزم شهرری بودیم

حرم و بازار و پارکش

وای دیروز که بدجور بهمون خوش گذشت

عاشق شهر ری ام

ازش خاطره های قشنگی دارم

اما از این ها گذشته

دیشب که ساعت 3 4 صبح رسیدیم رشت و هوای مه آلوده و نمناکشو دیدم اشکم در اومد

عاشق شمالم

بدجور

دارم میرم بازار

کلی خرید دارم

دوستون دارم

بای

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:زن شهريور , :: 12:57 ::  نويسنده : پورباقر مهنه


زن شهريور
زن متولد شهريور ماه بسيار احساساتي، بي ريا و تزوير خوش قلب، خواستار عشق حقيقي و وفادار به همسر و خانواده است.گفته شد كه اسم صورت فلكي اين ماه « باكره » است و شما لابد با توجه به مفهوم اين كلمه تصور مي كنيد كه زن متولد شهريور موجودي است چشم و گوش بسته، آرام و پاك و منزه مثل يك دانه برف، در حالي كه هيچ بعيد نيست كه سخت در اشتباه باشيد. به هر صورت بهتر است تا اين قسمت را تمام و كمال نخوانده ايد، درباره او قضاوت نكنيد،‌خوبي ها و بدي ها او برايتان روشن خواهد شد و بعد ببينيد كه چطور آدمي است.درباره اين موجود پرشور رك و راست خيلي چيزها وجود دارد كه شما بايد بدانيد. او از جمله كساني است كه ممكن است عيب داشته باشد، اما به طور حتم غل و قش در كارش نيست. اگر بگوييم كه زن متولد شهريور ماه ذاتا با شرم و حيا است، حقيقت محض را گفته ايم و در اين مورد جاي كوچكترين شك و ترديدي نيست. محال است وي را در يك سو مسخره و يا در رل يك دلقك ببينيد. با وجود اين، او يك زن است، مجهز به تمام حربه هاي زنانه، ثبات قدم در شادي آفريني، در مواقعي كه آن را لازم تشخيص بدهيد و در يك چنين مواقعي هر چند سنگ هم كه بر سر راهش انداخته بشود، نه از ادامه كار خود باز مي ماند و نه اينكه ضعف از چشم هايش جاري مي گردد.اگر در جايي خوانديد كه يك زن متولد شهريور قانون شكني كرده است، مطمئن باشيد كه داريد عوضي مي خوانيد. او ذاتا از يك چنين رفتاري بيزار است و اين وفاداري نسبت به قانون را در مورد قانون عشق نيز حفظ مي كند، البته عشق



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:بابا کوهی , :: 12:53 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند

همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند

بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گلفشانی میکند

ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند

نای ما خاموش ولی این زهرهی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی میکند

گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی میکند

سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی میکند

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند

بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران میرسد با من خزانی میکند

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند

می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند

شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
ور نه قاضی در قضا نامهربانی میکند

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:بني ادم , :: 12:43 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

بدانيد كه:

شاهراه موفقيت پر است از

 زنهايي كه شوهران خويش را

به پيش مي‌برند.

«توماس دوار»
 

جمعه خوبي داشته باشيد و در كنار خانواده به شادماني بپردازيد

و در گرفتاريهايشان همدردي كنيد

فراموش نكنيم كه: بني آدم اعضاي يكديگرند ووووو....

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:نكته , :: 12:39 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

 
مرد نثر آفرینش است و زن شعرآن.
اگر زن نبود، نوابغ جهان را که پرورشمی داد؟
 
 
 
وقتی مرد «ضعیف» باشد، زن می شود «ضعیفه» ...!!!
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:زن, :: 12:32 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

    زن که باشی

درباره‌ات قضاوت می‌کنند,
در باره‌ی لبخندت
که بی‌ریا نثار هر احمقی کردی
درباره‌ی زیبایی‌ات
......که دست خودت نبوده و نیست
درباره‌ی تارهای مویت
که بی‌خیال از نگاه شک‌آلوده‌ی احمق‌ها
از روسری بیرون ریخته‌اند
درباره‌ی روحت، جسمت
درباره‌ی تو و زن بودنت، عشقت، همسرت
قضاوت می‌کنند
تو نترس و زن بمان
احمق‌ها همیشه زیادند
نترس از تهمت دیوانه‌های شهر
که اگر بترسی
رفته رفته
زنِ مردنما می‌شوی....

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:زندي ,حيا, :: 12:9 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

زندي شاعر دوست داشتني مشهدي چه زيبا سروده است آنجا كه مي گويد:

داني كه خدا در همه جا هست حيا كن

از خون دل ما شده اي مست حيا كن

ما بال تو بوديم كه تا اوج پريدي

افكار سيه، بال و پرت بست حيا كن

آنان كه همه يار تو بودند به هر حال 

از كبر و غرورت دلشان خست حيا كن 

آنك كه تو بنشسته بر اين اوج شكوهي 

خواهي نشوي در دو جهان پست حيا كن 

اين عمر گرانمايه  چو تيري به كمان است 

هان ميرهد اين تير تو از شصت، حيا كن 

(زندي) چو شدي حاكم يك شهر پر از شير

تا سر ننهندت به كف دست ، حيا كن

 

 

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:فرق, :: 11:1 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

 
چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟
به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند
چرامردها همیشه خوشحال هستند؟
چون آدم های بی خیال فقط می خندند
چرا روانکاویمردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟
زیرا هنگامیکه زمان بازگشتبه دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند
اگر یک مرد و یک زن با هماز یک ساختمان 10 طبقه
به پایین بیفتند کدامیک زودتر به زمین میرسد؟
خانم، چراکه آقا راه را گم می کند
شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟
شما نمیتوانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید

و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد
به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟
با استعداد
فرق بین نرخ اوراق بهادار با مردها در چیست؟



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:رخ, :: 10:51 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

در سالروز مولانا يادي از او بكنيم گذري بر كويش

خدا

آنان که طلبکار خدایید،خدایید

 

حاجت به طلب نیست شمایید، شمایید

چیزی که نکردید گم از بهر چه جویید؟

کس غیر شما نیست،کجایید،کجایید؟

در خانه نشینید و مگردید به هر در

زیرا که شما خانه و هم خانه خدایید

ذاتید و صفایید گهی عرش و گهی فرش

در عین بقایید و مبرا ز فنایید

اسمید و حروفید و کلامید و کتابید

جبریل امینید و رسولان سمایید

خواهید ببینید رخ اندر رخ معشوق

زنگار زآیینه به صیقل بزدایید

تا بود که همچون شه رومی به حقیقت

خود را به خود از قوت آیینه نمایید

مولانا
 

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:مداد تراش , :: 10:47 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

*باباطاهر*

 

*

*قلم بتراشم از هر استخوانم*

*مركب گيرم از خون رگانم*

*بگيرم كاغذي از پرده دل*

*نويسم بهر يار مهربانم*

*به خنجر گر برآرند ديدگانم*

*در آتس گر بسوزند استحوانم*

*اگر بر ناخنانم ني بكوبند*

*نگيرم دل زيار مهربانم*

*من آن شمعم كخ اشكم آتشين بي*

*كه هر سو ته دلي حالش همين بي*

*همه شب سوزمو گريم همه روز

*بي ته شامم چنان روزم چنين بي*

پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:قلب,شيطان , :: 10:30 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

       

          قلب دختر از عشق بود پاهايش از استواري و دست هايش از دعا.

اما شيطان از عشق و استواري و دعا متنفر بود. پس كيسه‌ي شرارتش را گشود و محكم ترين ريسمانش را به در كشيد. ريسمان نا‌اميدي را. نااميدي دور زندگي دختر پيچيد دور قلب و استواري و دعاهايش. نا اميدي پيله‌اي شد و دختر كرم كوچك ناتواني.

خداوند  فرشته هاي اميد را فرستاد تا كلاف نا اميدي را باز كنند اما دختر به فرشته ها كمك نميكرد. دختر پيله‌ي گره در گره‌اش را چسبيده بود و ميگفت:نه باز نميشود هيچ وقت باز نميشود. شيطان ميخنديد و دور كلاف نااميدي ميچرخيد. شيطان بود كه مي گفت:نه باز نميشود هيچ وقت باز نميشود.

خداوند پروانه‌اي را فرستاد تا پيامي را به دختر برساند. پروانه بر شانه هاي رنجور دختر نشست و دختر به ياد آورد كه اين پروانه نيز زماني كرم كوچكي بود گرفتار در

پيله‌اي. اما اگر كرمي ميتواند از پيله‌اش به درآيد پس انسان نيز مي‌تواند.

خداوند گفت: نخستين گره را تو باز كن تا فرشته‌ها گره‌هاي ديگر را.

دختر نخستين گره را باز كرد...و ديري نگذشت كه ديگر نه گره‌اي بود و نه كلافي.

هنگامي كه دختر از پيله‌ي نااميدي به در آمد شيطان مدت‌ها بود كه گريخته بود.

التماس دعا

ميلاد با سعادت حضرت معصومه (س) را تبريك و تهنيت عرض مي كنم.

خصوصا به همه معصومه هاي نجيب و محترم

 

چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:واي , :: 11:34 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

وقتي زن ها در جامعه غريب واقع مي شن بعضي مردهاي نابخرد ببينين چه ها كه بر عليه شان نميگن  اينم بخاطر اينكه شما نظر نمي دين ، خدا اين مردها رو به راه راست هدايت كنه .اين مطلب از وبلاگ منصور آتيش پاره در آمده اينم آدرسش. 

اhttp://zededokhtar.persianblog.ir/

نشاء الله

 

1) یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه

2) ناز  رو بذارید کنار.

3) در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که می‌گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه

 می رنجم.

4) سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن می‌افتین.

5) تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.

6) دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن

 لطیفتون کج می‌شه.

7) پسر‌های فامیل بهترین و در دسترس‌ترین طعمه‌ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.

8) رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، دچار

مشکل  هستن

) توی اجتماع فر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی‌بی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا

 هستن که شاه دوماد می‌سازن واستون.

10) یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و

ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.

11) در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش

 سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.

12) مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم

هستیم.

13) سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد

 که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه...

14) تا مامانه و باباهه می‌گن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در

حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.

15) بالاخره اگه خدای نکرده می‌خواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه

 اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و

 جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتونه.

سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:عاشقانه , :: 13:57 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

Find a guy who calls you beautiful instead of hot
به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت
زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت

Who calls you back when you hang up on him
کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی

who will stay awake just to watch you sleep
کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند

wait for the guy who kisses your forehead
در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد]....

(ازمطالب آموزشگاه عاشقانه)
 

سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:خام و پخته , :: 13:49 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

در وبلاگ  دوستي و كار به مطلب زير بر خوردم بخوانيد . 

 
1- یه مرد احمق به یه زن میگه ساکت باش اما یک مرد دانا به یه زن میگه نمی دونی وقتی لبهات بسته اند چقدر خوشکل میشی

2-عاشق خام میگه: چون به تو نیاز دارم دوستت دارم ،
عاشق پخته می گه : چون دوستت دارم بهت نیاز دارم



 

سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:دل, :: 13:31 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

 
 
 
انواع دل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
زندگی ، چیزهایی نیست که جمع میکنیم
بلکه
قلبهایی است که جذب میکنیم
 
سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:مويز, :: 11:13 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) درباره فواید خوردن مویز فرموده اند:
1 ) عَلَيكُم بِالزَّبيبِ فَإِنَّهُ يَكشِفُ المِرَّةَ وَيَذهَبُ بِالبَلغَمِ وَيَشُدُّ العَصَبَ وَيَذهَبَ بِالعياءِ وَيُحَسِّنُ الخُلقَ وَيُطَيِّبُ النَّفسَ وَيَذهَبُ بِالغَمِّ؛
شما را سفارش مى كنم به خوردن مويز، زيرا صفرا را برطرف مى كند، بلغم را از بين مى برد، اعصاب را قوى، خستگى را دور،اخلاق را خوب مى كند، به روح آرامش مى بخشد و غم را مى برد.
خصال، ص 344
2 )  مویز، چه نیکو خوراکى است ، بیمارى را از میان مى برد، خشم را فرو مى نشاند، پروردگار را خشنود مى سازد، بوى دهان را خوش مى سازد و رنگ را صفا مى دهد.
3 )  هر کس به خوردن مویز در حالت ناشتا عادت کند، فهم و حافظه و ذهن ، روزى او مى شود.
 
امام على (علیه السلام) درباره فواید خوردن مویز فرموده اند:
1 )  مویز، قلب را استحکام مى بخشد، بیمارى را مى برد، حرارت را خاموش ‍ مى سازد و دل را خوشى مى دهد.
2  (خوردن بیست و یک عدد مویز سرخ هر صبح در حالت ناشتا، همه بیمارى ها را دور مى کند، مگر بیمارى مرگ را.
 
امام صادق (علیه السلام) درباره فواید خوردن مویز فرموده اند:
1 )  هر کس به خوردن بیست و یک مویز سرخ عادت کند، به بیمارى اى جز بیمارى مرگ مبتلا نمى شود.
2 )  اگر قحطى اى به شما رسید، با خوردن مویز، خود را سیر کنید.
امام رضا (علیه السلام) درباره فواید خوردن مویز فرموده اند:
3 )  هر کس مى خواهد حافظه اش زیاد شود، هر صبح در حالت ناشتا، هفت مثقال مویز بخورد.
ایجاد شده در تاریخ:  1390/6/7   ساعت:8:06

نویسنده : حجت الاسلام شورورزی

 

           دانشمندان هندي براي اولين بار روشي براي گرفتن آب نوعي توت به نام "سنجدتلخ"، ابداع كردند كه تصور مي‌شود براي قلب مفيد باشد.
به گزارش پايگاه اينترنتي بي.بي.سي، "سنجدتلخ" يك منبع شناخته شده از تركيبات پايين آورنده كلسترول است كه مي‌تواند از گرفتگي رگ‌ها پيشگيري كند.
محققان در "مجله علم غذا و كشاورزي" نوشتند كه روش‌هايي عصاره‌گيري فعلي باعث كاهش كيفيت آب ميوه مي‌شوند.
گروهي از پژوهشگران در آزمايشگاه تحقيقات منطقه‌اي در "تريواندروم" با ابداع روشي براي عصاره‌گيري كه در آن از قوه گريز از مركز سريع و مداوم براي جدا كردن آب از زوايد جامد استفاده مي‌شود، اين مشكل را حل كر د ند.
در اين روند مقدار قابل توجهي از مواد شيميايي مهم آنتي اكسيدان كه به گفته دانشمندان با جلوگيري از فعل و انفعالات كلسترول بد به سيستم گردش خون كمك مي‌كند، حفظ مي‌شود.
كلسترول بد زماني كه با اكسيژن تركيب مي‌شود به ديواره رگ‌هاي خوني مي‌چسبد و موجب مسدود شدن آنها مي‌شود.
 
یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:مریم,حیدرزاده, :: 12:56 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

نام تو رو آورده ام دارم عبادت ميكنم

گرد نگاهت گشته ام دارم زيارت ميكنم

دستت به دست ديگري از اين گذشته كار من

اما نمي دانم چرا دارم حسادت ميكنم

گفتي دلم را بعد از اين دست كس ديگر دهم

شايد تو با خودئ گفته اي دارم اطاعت ميكنم

نام تو رو آورده ام دارم عبادت ميكنم

گرد نگاهت گشته ام دارم زيارت ميكنم

دستت به دست ديگري از اين گذشته كار من

اما نمي دانم چرا دارم حسادت ميكنم

گفتي دلم را بعد از اين دست كس ديگر دهم

شايد تو با خودئ گفته اي دارم اطاعت ميكنم

رفتم كنار پنجره ديدم تو را با بگذريم

چيزي نديدم اين چنين دارم رعايت ميكنم

من عاشق چشم تو ام تو مبتلاي ديگري

دارم به تقدير خودم چنديست عادت ميكنم

تو التماسيم مي كني جوري فراموشت كتم

با التماس ولي تو را به خانه دعوت ميكنم

گفتي محبت كن برو باشد خداحافظ ولي

رفتم كه تو باور كني دارم محبت ميكنم

 

 


 

 

اگر به دنبال پوست جوان تر، قلب سالم تر و کاهش وزن هستيد...
خراسان - مورخ شنبه 1389/12/21 شماره انتشار 17793
همه ما به طور معمول سعي مي کنيم در برنامه  غذايي خود از گروه هاي مختلف مواد غذايي استفاده کنيم اما اگر بدانيم که مصرف هم زمان چه موادي اثر بخشي بيشتري دارد حتما در رژيم غذايي خود آن را به کار مي بريم. در اين مطلب به نقل از «prevention» به تعدادي از اين ترکيبات غذايي اشاره مي  کنيم.
چاي سبز و ليمو ترش؛ براي سلامت قلب                                  
موثرترين آنتي اکسيدان موجود در چا ي سبز به نام کاتکينز در کاهش خطر حمله قلبي نقش مهمي دارد. اما نتايج بررسي ها نشان مي دهد که تنها ۲۰ درصد از اين ترکيب در بدن نقش اساسي ايفا مي کند.با اين حال با افزودن آب ليمو ترش به چاي سبز، اثر بخشي کاتکينز به طور چشمگيري و حتي به ميزان ۸۰ درصد افزايش مي يابد.
بروکلي و گوجه فرنگي؛ جلوگيري از پيشروي سرطان
هر دو گياه خاصيت ضدسرطاني دارد و خوردن هر ۲ با هم از بدن در برابر سرطان محافظت مي کند محققان دريافته اند، خوردن اين ۲ گياه در کند شدن رشد تومورهاي سرطاني پروستات بسيار موثر است.
تخم مرغ و انبه؛ جلوگيري از چروک پوست
به طور طبيعي تخم مرغ غني از ۲ نوع اسيد آمينه است که براي توليد کلاژن لازم است. مصرف مواد غذايي سرشار از ويتامين c مانند انبه همراه با اين اسيد در توليد کلاژن موثر است. با توليد کلاژن از دست رفته به طور چشمگيري ظاهر پوست بهبود مي يابد.


ادامه مطلب ...
یک شنبه 3 مهر 1390برچسب:افتخار , :: 8:43 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

افتخار بزرگ براي زنان

اين افتخار بزرگ براي زنان است كه خداوند در قران كريم ، كريمانه سوره اي را به زنان اختصاص داده است و در آن گفته است كه:

سوره نسا( 4)آيه 1

بنام خداوند بخشنده مهربان

اي مردم بترسيد از پروردگار خود ، آن خداييكه همه شما را از يك تن آفريد ، و هم از آن جفت او را خلق كرد 

و از آن دو تن ،خلقي بسيار از مرد و زن در اطراف عالم بر انگيخت و 

بترسيد از آن خداييكه بنام او از يكديگر مسئلت و درخواست مي كنيد

(خدا را در نظر آوريد)و در باره ارحام (ديدار فاميل) كوتاهي مكنيد كه همانا خدا مراقب اعمال شماست .

همانا راست گفت خداوند بلند مرتبه

یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:سند,غرق,, :: 8:40 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 ايثار زنانه و تهور و بي باكي جلال

چنگيز خان مغول در كنار رود سند، نزديك معبر (نيلاب ) به جلال الدين آخرين امير خوارزمشاهى رسيد،

سلطان جلادت و رشادت بسيار به خرج داد و قلب سپاه چنگيز را شكست .

اما جناح راست لشكر به وسيله مغولان درهم شكسته شد و فرزند هفت يا هشت ساله جلال الدين به دست مغولان اسير شد.
به دستور شخص چنگيز خان ، اين طفل بيگناه خردسال را به قتل رساندند.

مادر و جماعتى از زنان حرم سلطان با شيون تمام از جلال الدين خواستند تا آنها را، براى آنكه به چنگ مغولان نيفتند به قتل برسانند.
به امر جلال الدين آنها را به كام امواج رود سند سپردند و غرق كردند،
جلال الدين كه با هفتصد نفر از ياران خود، تنها مانده بود مدتها به مغولان جنگيد و چون ديگر توانائى روياروئى در او و يارانش نمانده بود. با اسب بر لشكريان مقدم اردوى چنگيز تاخت و همينكه اندكى آنها عقب نشستند.
يك دفعه عنان را برگرداند و از يك كناره مرتفعى جستن كرده با تهور بى نظيرى به آب سند زد و شنا كنان خودش را به آن طرف رساند، چنگيز در اين موقع از خود علو همت نشان داد نه فقط غدقن نمود كه هيچكس تيرى به طرف او نيندازد، بلكه به فرزندانش او را نمونه بارز و برجسته شجاعت و دلاورى نشان داد، و بدين صفت وى را ستود و با حيرت و اعجاب گفت : از چنان پدرى ، اينگونه پسر؟! زيرا چنگيز فرارهاى بزدلانه محمد خوارزمشاه پدر جلال الدين را به خاطر داشت .
جلال الدين كه با يك پسر و يك شمشير و يك نيزه ، از آب گذشته بود و مشاهده مى كرد خانه و خزانه و متعلقات او غارت مى كردند و چنگيز خان همچنان بر كنار آب ايستاده نظاره مى كند، از اسب فرود آمد و زين اسب باز گرفت و نمد زينش و قبا و تيرها به آفتاب انداخت ... و چون آفتاب زرد شد خيمه فرو انداخت و با هفت كس روان شد و چنگيز خان بدو نگاه مى كرد و تمام مغولان از آن شگفت دست بر دهان نهادند.

شنبه 26 شهريور 1390برچسب:ملكه شرير, :: 12:41 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

ملكه شرير

آنگاه سلطان محمد خوارزمشاه در جزيره آبسكون با خوارى و غريبى شگفتى ، جهان را وداع مى گفت ، سرزمين محبوب او خوارزم تحت حكومت تركان خاتون (مادر وى ) قرار داشت ...
تركان خاتون خانواده و فرزندان خردسال و خزاين سلطان را برداشته عازم خروج از خوارزم شد. در اين زمان گروهى از امرا و شاهزادگان و بزرگان برخى از سرزمينها را كه خوارزمشاه دستگير كرده بود، در زندانهاى خوارزم اسير بودند. تركان خاتون قبل از ترك خوارزم به مير غضب فرمان داد تمام اين زندانيان را در زورق نشانده و بر پاى آنها سنگى گران بندند و در ژرفترين موضع جيهون در آب غرق كند.
بيست و هفت كودك و نوجوان از فرزندان حكام خوارزم در غرقاب هلاك شدند.تركان خاتون از ميان گروگانها، تنها (عمرخان ) پسر والى (يازر) از بلاد تركمن را زنده نگاهداشت ، زيرا خود عازم آن ديار بود و عمرخان و ملازمانش به راههايى بيابانى آشنائى داشتند. آنان هنگام عبور از راههاى سخت ريگزار قره قروم كه شانزده شبانه روز به طول انجاميد از روى صداقت و با فرمان بردارى به ملكه پير خدمت كردند ولى همچنانكه كاروان به حدود (يازر) رسيد و در آن سوى ريگزارها، قلل كوهها نمودار شد.
تركان خاتون فرصت را مغتنم شمرد و هنگاميكه عمرخان در خواب بود. فرمان داد سر از تنش جدا كنند.
تركان خاتون سپس در قلعه ايلال از قلاع ولايت لاريجان متحصن گرديد. مغول اين قلعه را در سال 617 محاصره كردند و چهار ماه آن را در حصار داشتند. عاقبت به واسطه فقدان آب تركان خاتون و نظام الملك ناصرالدين محمد بن صالح وزير خود را به تسليم ناچار ديده از قلعه به زير آمدند و با عموم همراهيان خود به لشكريان چنگيزى تسليم شدند. چنگيز نظام الملك و پسران خوارزمشاه را در سال 618 هجرى به قتل رساند و دختران و زنان و خواهران خوارزمشاه را با تركان خاتون يكجا نگاه مى داشت و امر مى داد كه در موقع كوچ ، با آواز بلند بر فوت خوارزمشاه ندبه كنند.
واسيلى يان مؤ لف داستان چنگيزخان ، درباره تركان خاتون نوشته است كه :
چنگيز اين ملكه شرير را در مجالس بزم خود مى برد. او مى بايست جلوى در شادروان خان بنشيند و ترانه هاى خزاين بخواند. چنگيزخان تكه هاى استخوان جلوى او مى انداخت و فرمانرواى مطلق العنان پيشين خوارزم كه خود را (ملكه آفاق و شاه زنان عالم ) مى خواند، با همين استخوانها، ارتزاق مى كرد.
 


 

شنبه 26 شهريور 1390برچسب:مزنه,خليفه,ابراهيم, شفاعت, :: 12:35 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

عاقبت زن خليفه اموى

روزى حاجب خيزران زن خليفه مهدى عباسى به نزد وى آمد و گفت : زنى نيكو صورت بر در سراست كه جامه اى كهنه بر تن دارد كه از هر طرف كه بخواهد تن خود را بپوشاند جانب ديگرى برهنه گردد و تقاضاى حضور دارد، خيزران بنا به توصيه اطرافيان اجازه ورود را به آن زن داد.

چون به حضور خيزران رسيد از او پرسيد كيستى ؟ گفت : من (مزنه ) زن مروان بن محمد آخرين خليفه اموى هستم كه در زمان او ابومسلم قيام نمود و خلافت را به خاندان بنى عباس منتقل كرد، زينب دختر سليمان بن على يكى از زنان محترم بنى عباس در مجلس بود و تا نام مزنه را شنيد اين جريان در خاطرش خطور كرد كه چون ابراهيم امام از فرزندان عباس عليه بنى اميه قيام نمود و مروان بر او دست يافت او را به دار زد و براى عبرت ديگران او را مدتى بر سر دار نگه داشت و جمعى از زنان بنى عباس نزد همين مزنه رفتند كه نزد شوهر خود مروان شفاعت نما تا ابراهيم را از دار فرود آورند و به سخن آنان توجهى نكرد و گفت زنان را در اين گونه امور چكار است ؟ لذا رو كرد به مزنه و گفت : خدا را سپاس مى گويم كه جاه و جلال و دولت و اقبال تو به زوال رفت و بدين روز گرفتار شدى هيچ به ياد دارى در آن موقع كه جمعى از زنان بنى عباس براى شفاعت نزد تو آمدند و تو به خواسته آنها توجهى ننمودى و الحمدلله كه ثروت و عزت تو به ذلت مبدل گشت .
مزنه چون اين سخنان را بشنيد به زينب گفت : اى دختر عم از مكافاتى كه من ديدم بر كرده هاى بد خويش ، در اين مدت به نزديك تو كدام خوش ‍ آمده است كه اقتداء به من كنى تا تو را نيز اين مرتبه حاصل گردد، اين گفت و با عجله برخاست و از نزد خيزران برفت .

شنبه 26 شهريور 1390برچسب:تيمور , جامه, , :: 12:31 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

تيمور لنگ و جامه زنان

در سال 794 تيمور لنگ به قصد تصرف شيراز و برانداختن سلسله آل مظفر راهى آن شهر گرديد و شاه منصور مظفرى ابتدا مى خواست كه با جنگ و گريز سپاهيان او را نابود سازد. اما هنگام خروج از شهر نگاه پير زنى به او افتاد، پس با صداى بلند به سرزنش او پرداخت و گفت : ببينيد اين نمك به حرام را، كه اموال ما را ربوده و به خون ما دست گشوده و اكنون ما را بينواتر از آنكه بوديم ، در چنگال دشمن رها مى كند. شاه منصور از اين سخن يكه خورد و در درونش آتش گرفت . با بى اختيارى عنان اسب را باز گردانيد و سوگند ياد كرد كه جز جنگ روياروى با تيمور نكند. بدين ترتيب از نقشه جنگى ارزنده اى كه پيش از اين طرح كرده بود منصرف شده و به جمع آورى سپاه براى جنگ با دشمن غدار پرداخت .
شاه منصور در اولين حمله شخص تيمور را هدف قرار داد و با شمشير برهنه به سوى او حمله كرد. تيمور كه جان خود را در خطر ديد، گريخت جامه اى بر سر افكنده و خود را به درون سراپرده زنان ، انداخت ، زنان به سوى شاه منصور شتافتند و گفتند: اينجا سراپرده زنان است . آنگاه انبوه لشكر را به او نشان دادند و گفتند: كسى را كه تو مى خواهى در ميان زنان است و شاه منصور به آنسوى منحرف شد.  

شنبه 26 شهريور 1390برچسب:اختلاس , :: 12:27 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

3000 ميليارد تومان اختلاس در تاريخ حكومتهاي خوب و بد ايران  نمونه ندارد 

و خوشاحاليم كه زني در جمع اختلاسيون  حضور ندارد.

و زنان دچار چنين لغزش هايي نمي شوند .

با تشكر از همه زنان انديشمند و علاقه مند به ايران زمين  

كه وارد چنين وادي هايي نمي شوند .

شنبه 26 شهريور 1390برچسب:الفبا, :: 12:15 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

 

در فروشگاه خاوران به الفباي زندگي رسيدم .

 

الفبای زندگی ...!
الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها
ب: بخشش برای تجلی روح وصیقل جسم
پ: پویایی برای پیوستن به خروشحیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارنده ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزكیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
‌ذ: ذكر گویی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیركی برای مغتنم شمردن دمها
ژ: ژرف بینی برای شكافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش كار ها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقت برای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ط: طاقت برای تحمل شكست
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفت برای غنچه نشكفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداكاری برای قلب های دردمند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ك: كرامت برای نگاهی از سرعشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امید ها
م: محبت برای نگاه معصوم یك كودك
ن: نكته بینی برای دیدن نادیدهها
و: واقع گرایی برای دستیابی به كنه هستی
ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها
ی: یك رنگی برای گریز ازتجربه دردهای مشترک
 
شنبه 26 شهريور 1390برچسب:ننه, :: 12:12 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

جعفر برمكى پس از ازدواج با عباسه طبق قراداد مى بايست در غير حضور هارون با عباسه اجتماع نكند لذا بدون او از خلوت كردن با عباسه خوددارى مى نمود.
چون جعفر جوانى زيبا و خوش صورت و دوست داشتنى بود در در اندك زمانى عباسه شيفته او شده و طالب وصال وى گشت و خواست در خلوت با وى بنشيند و به آرزوى خود برسد. عباسه تصميم گرفت كه براى نيل به اهداف خويش علاج و چاره اى بينديشد و از اين رو از طرق مختلف و راههاى گوناگون وارد شده و حيله هاى نيك و نقشه هاى لطيف به كار برد ولى از كوشش و جديت خود سودى نبرد و به كام دل نرسيد.
هنگاميكه بى طاقت شد نامه اى به جعفر نوشت و كلمات دل آفرين و سخنان عشق آميز درج كرد و عاجزانه درخواست ملاقات خصوصى نمود، عباسه نامه عاشقانه را بوسيله محرمى به جعفر فرستاد.
جعفر پس از اطلاع از محتواى نامه پيك عباسه را با خشونت و تندى رد كرد و مورد تهديد قرار داد، عباسه نامه اى به او نوشت و بيش از پيش اظهار اشتياق كرد و محبت و دوستى مفرط خود را در آن منعكس ساخت .
محبت نامه را توسط محرم به دست جعفر رساند، جعفر اين بار نيز از خود تندى نشان داده و قاصد عباسه را دشنام داد و با شديدترين لحن او را برگردانيد و چون عباسه از جعفر نااميد شد به عتابه مادر جعفر رو آورد و او هم ، بينا و دورانديش نبود.
عباسه با سخنان محبت آميز و ارسال اموال فراوان و فرستادن هداياى نفيس ‍ و جواهرات گران قيمت به عتابه ، محبت او را به خود جلب كرد و دلش را ربود تا آنجا كه او را در اطاعت و فرمانبردارى مانند كنيز، و در مهربانى و دلسوزى مانند مادر پنداشت . در اين هنگام گوشه اى از آرمانها و مقاصدش ‍ را به او گفت و آگاه ساخت كه مصاحرت و داماد شدن اميرالمؤ منين سبب افتخار و باعث مباهات پسر تو است و هر گاه رابطه قوى و نيرومند گردد و اتصال دست تو و جعفر از زوال نعمت و سقوط مرتبه و مقام ايمن خواهيد شد.
اكنون شايسته است كه در مواصلت ما كوشش نمايى و سهل انگارى بر خود راه ندهى . مادر جعفر به درخواست عباسه جواب مثبت داد و او را خاطر جمع ساخت از هر راهى كه ممكن باشد هر دو را در يك جا جمع كند. پس ‍ از آن عتابه مادر جعفر روزى به او گفت : كنيزى در يكى از قصرها به من تعريف و توصيف شده از ادب و دانايى و هوش و حلاوت و شيرينى ، با جمال و دلپسند و شگفت انگيز، قامت موزون و هيكل جالب به حدى رسيده كه نظيرش ديده نشده است و در خاندان بزرگ تربيت يافته تصميم گرفته ام او را براى خدمت به تو بخرم و معامله ميان من و مالك او نزديك شده و بزودى پايان خواهد يافت .
جعفر گفتار مادر را پسنديد و به كنيزى كه مادرش او را مى ستود دل بست و بى صبرى را آغاز نمود ولى مادر جعفر از آوردن او مضايقه مى نمود و پيوسته او را امروز و فردا مى كرد و به حدى مسامحه نمود تا اينكه اشتياق قلبى جعفر نيرومند شد و رغبت و تمايلش نسبت به ملاقات او شدت يافت و مى گفت : خريدن اينچنين كنيزى ضرورت دارد و هر چه زودتر بايد آنرا خريد. هنگاميكه مادرش دانست كه جعفر از شكيبايى ناتوان شده و پيمانه صبرش لبريز شده به پسرش گفت : من آن كنيز را در فلان شب براى ملاقات تو حاضر و آماده خواهم كرد آنگاه عباسه را از موضوع باخبر ساخت و چون شب وعده فرا رسيد عباسه خود را به هفت قلم آرايش كرد و به منزل عتابه آمد و براى ملاقات با جعفر آماده شد. جعفر در آن شب از نزد هارون نوشيده بود زائل نشده بود از مادرش پرسيد كنيز كجاست ؟ گفت هم اكنون مى آيد. آنوقت عباسه را كه انتظار مى كشيد با زينت هر چه تمامتر بر جوان مست وارد كردند كه نه بر رخسار و چهره عباسه آشنايى داشت و نه از خلقتش واقف بود جعفر مست و اسير شهوت او را نشناخت و با او هم بستر شد و امرى كه مقتضاى طبيعت بشريت است ميان آنان بوقوع پيوست هنگامى كه جعفر به كام دل رسيد عباسه به او گفت : نيرنگ دختران پادشاهان را چگونه ديدى ؟ جعفر گفت : كدام دختران شهر ياران را قصد و آهنگ كرده اى و جعفر گمان مى كرد او بعضى از دختران پادشاهان روم باشد. عباسه گفت : من عباسه دختر مهدى هستم .
جعفر وقتى كه اين سخن را شنيد تكان خورد و حالت مستى از او نائل شد و نزد مادرش رفت و به او گفت : براستى كه مرا به بهاء ناچيزى فروختى و بر مركب تند و سركش سوار نمودى بنگر حال من در آينده چگونه خواهد شد و سرانجام اين امر شديد خواهد رسيد. عباسه از جعفر باردار شد و پس از پايان مدت حمل پسرى زيبا زائيد و خادمى با دايه براى او قرار داد و آن كودك را به آنان سپرد و چون ترسيد كه هارون از جريان باخبر شود آن فرزند را با خدمتكار و دايه به مكه فرستاد تا در حرم به تربيت او قيام نمايند. (47) اما هارون از ماجرا مطلع گرديد و دستور به قتل عباسه و جعفر صادر نمود.
 


 

پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 130
بازدید دیروز : 157
بازدید هفته : 287
بازدید ماه : 1219
بازدید کل : 56454
تعداد مطالب : 492
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


---------------------------------------------------------------- ----------------------------------------------- <-Text1->
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت